˙·٠•●♥ عاشقانه ♥●•٠·˙
˙·٠•●♥ عاشقانه ♥●•٠·˙
در سکوت شب من ،
ناگهان حادثه ای...
ناگهان وسوسه ای تلخ گذشت...
من تو را کم داشتم
در سکوت شب من ،
آسمان حرفی زد...
و غزل شعری شد...
در سکوت شب من،
موج گیسوی تو آرام نداشت
برق چشمان تو پیغام نداشت...
چه سرابی دارم
که امیدم به نگاهت...
سالها یخ زده است...
ناگهان حادثه ای...
ناگهان وسوسه ای تلخ گذشت...
من تو را کم داشتم
در سکوت شب من ،
آسمان حرفی زد...
و غزل شعری شد...
در سکوت شب من،
موج گیسوی تو آرام نداشت
برق چشمان تو پیغام نداشت...
چه سرابی دارم
که امیدم به نگاهت...
سالها یخ زده است...
مطالب مرتبط
نظرات این مطلب
LastPosts
عاشق نگاهتم (1394/03/19 )
دوستت دارم (1394/03/19 )
آغوش تو.... (1393/12/13 )
دیدن تو.... (1393/12/13 )
صدایت.... (1393/12/13 )
پر از تــــــ♥ــــو.... (1393/12/13 )
تسکین دردم.... (1393/12/13 )
تعطیل شد (1393/10/05 )
نمی دانند ... (1393/09/21 )
از یه جایی به بعد ... (1393/09/21 )
بهترین ... (1393/09/15 )
اگر ... (1393/09/15 )
یلدا مبارک (1393/09/30 )
تفاوت را احساس کنیم (1393/09/07 )
مرتضی پاشایی (1393/08/23 )
عشق... (1393/08/16 )
شب هایم بارانی است... (1393/08/16 )
زندگی من و تو... (1393/08/16 )
تاسوعا و عاشورا (1393/08/12 )
سکوت... (1393/08/08 )